عزیز دلم امروز یه خانوم مرغه به جشمای خوشگلت نوک زد _ خدا بهت رحم کرد ... خدایا شکرت که اتفاقی نیافتاد ایلناز عزیزم خیلی دقیق یادم میاد که آخرای سال 90 واسه خودت و داداش توی وبلاگ هاتون پست عید 91 گذاشتم ... الانم رسیدم به روزی که باید واسه سال نو 1392 پست بزارم .... اما امسال یکتای عزیزم هم به جمع ما اضافه شده ... بخاطر همین اول از همه برای اون پست گذاشتم .... خوشحالم که بالاخره یه روز 3 تا تون میشینید پست های وب هاتون رو میخونید و خاطرات رو مرور میکنید ... جه خوبه که همه اون خاطره ها جز خوشی نباشه .. البته من تمام سعی خودمو کردم که هیجوقت غمی توی وبتون ننویسم ... بهتر از اون این...