ایلناز عسلیایلناز عسلی، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه سن داره
آرش کمانگیرآرش کمانگیر، تا این لحظه: 16 سال و 22 روز سن داره
یکتا گلییکتا گلی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره
ریحانه جانریحانه جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره
امیررضا جانامیررضا جان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره
مهدیای نازممهدیای نازم، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

✿خاطرات نوه های مامان شهین در وب✿

خاطره ای از 23 اردیبهشت (روز پدر)

ایلناز و آرش طبق هر سال برای پدرانشون گل خریدن برای هدیه به مناسبت روز پدر   و ایلناز خانوم تصمیم گرفت که برای بابابزرگ هاش که فوت شدن هم گل بخره + عمو که اولین سالی بود که روز پدر بین ماها نبود .. روحشان شاد   و آرش هم این تصمیم رو گرفت ولی با کمی تفاوت به این صورت که ایلی برای هرکدومشون یه دسته گل جداگانه خرید ولی آرش یه دسته گل خرید و اول گذاشتش رو مزار بابای من .. بعد روز مزار عمو ... اخرشم برش داشت برد گذاشت رو مزار مامانِ باباش       خدایا منو این همه خوشبختی محاله                   ...
7 مرداد 1393

این روزها

ایلناز و آرش و کل کل های واتساپیشون در مورد کشتن مرغ و خروس .. مرغی که متعلق به ایلنازه و خروسی که متعلق به آرش  ایلناز : برای داداش شکلک یه مرغ فرستاده که توسط گربه ها محاصره شده  آرشی: در جوابش شکلک یک مرغ فرستاده با چاقو و یه تیکه گوشت کبابی که مفهومش اینه که مرغ خودتو میکشیم   فداشون که روز به روز بلاتر میشن عشقای خاله  اون روز تصمیم گرفته بودن موتور بخرن و  با موتور منو زیر بگیرن    یکتا گلی هم که ماشالا وقتی میاد انگار سونامی زده به خونه  هی میگه یایا آلایش (رویا آرایش) .. و از دسش لوازم آرایشی هام نابود شده ...  ریحانه بلا هم که شیطونیاشو فکر کنم برام جمع کرده فقط م...
6 مرداد 1393

ماجرای اینترنت پر سرعت

این روزای ایلناز گلی پر شده از ساعتهایی که صرف دانلود علاقه مندیهاش میکنه ...  به قول خودش با اینترنت پر سرعت ...   البته این وسط مادربزرگ یکم راحت شده ..    آخه صبح تا شب ایلی تاب میخورد میگفت .. حوصله ام سر رفته ...    نمیدونمم کجا رفته !!!  خدایا من چی بگم !!  ...
14 تير 1393

تولد 6 سالگی مبارک

امروز با شکوهترین روز هستیست روزی که آفریدگار تو را به جهان هدیه داد و من میترسم به تو تبریکی بگویم که شایسته تو نباشد به زمین خوش آمدی فرشته ی مهر و زیبایی تولدت مبارک تولد اصلی ۱۴ فروردین جشن تولد مهد ۱۸ فروردین جشن توی خونه ۲۲ فروردین ...
29 فروردين 1393

بعد از مدت ها

سلام شرمنده همگی ... دور اومدم زودم دارم میرم ....  باتمام مدادرنگی های دنیا به هرزبانی که بدانی یا ندانی! خالی ازهر تشبیه واستعاره و ایهام..... تنهایک جمله برایت خواهم نوشت: دوستت دارم ...
19 شهريور 1392

هستیم!!

سلام به همگی باید بگم همچنان در بی نتی به سر میبریم ... دعا کنید زودتر به اینترنت متصل بشویم ... اللهی این مدت هم با گوشی اومدم وبتون .. ایلناز گلی رفته کلاس وشوو فعلا خدانگهدار ...
1 تير 1392

یادگار نوشت

سلام به همگی این مدت نبودم جون اشتراک نت تموم شده بود و سیستم طبق معمول هنگ کرده بود .... خبر خاصی هم نبود ... بجه ها دیگه مهد نمیرن .. آخه تابستون شده و گرما ... اونم گرمای خوزستان .. همدم همه شده کولر ... داداش و آجی گل هم با هم دیگه میسازن ... یکتا گلی هم که نگو ... خانوم بود خانوم تر شده ... امروزم جشن میلاد داداش آرش هست ... مبارکا باشه .. منم که نیستم و تا ساعتی دیگه میرم دانشگاه ... به درخواست خاله آ ذکر میکنم که خاله رفته سرکار بسلامتی و اینجا ثبتش میکنم ... اینم بگم ایلناز گلی این جند روز همش میگفت پام درد میکنه .. فکر کنم دارم قد میکشم ... فعلا تا بعدا خدانگهدار ...
6 ارديبهشت 1392

ایلناز گلی تولدت مبارک

هم اکنون ام خونه ایلناز جون دعوتیم  و اولین پست بلاگ توی خونه خودشون هست ...   در بــــــــاغ جهان، دلم گلی می جوید امروز گل سپیــــــــــده ات می روید . . . امروز دلـــــــــم دل ای دل ای میخواند،چون میلاد تو را خـدا مبارک گویـد. ایلناز گلی قند عسل تولدت مبارک ********************* همراه یک طلوع در این خجسته یاد در سالگرد بهاران هستیت روزی که زندگی بر لبان تو بوسه زد با صد خلوص هم آستان دل، خواهم که بمانی همیشه شاد تولدت مبارک ...
14 فروردين 1392