آقا پلیسه
آقا پلیسه تا صبح حالا می خونه با تعجب و فونه وقتی که بچه ها می خوابن آقا پلیسه بیداره بچه ها خیلی خُشَن درساشونو می خونن بچه امتحان می خونه (نگاه به من کرد که کتاب دستم بود می گفتم امروز امتحان دارم) تا خانم معلم میگه درساتونو خوب بخونین تا برات مهر بزنم بچه ها دست بزنین کِل بزنین مرغ پاکُلایی بچه زودی با احتیاط و خوشحال به مامان و باباش میگه مُوشحال (گفتم موشحال یعنی چی: گفت :یعنی که درسامو خوندم و خانم معلم به دفترم مهر زده) . خانم معلم یه موتور داره مثه آبه بهم هدیه میده با احتیاط ...