ایلناز عسلیایلناز عسلی، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره
آرش کمانگیرآرش کمانگیر، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
یکتا گلییکتا گلی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره
ریحانه جانریحانه جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره
امیررضا جانامیررضا جان، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره
مهدیای نازممهدیای نازم، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

✿خاطرات نوه های مامان شهین در وب✿

مهد کودک

1391/10/11 14:52
236 بازدید
اشتراک گذاری

امروز بر خلاف همیشه از اون جهت که به آرشی قول داده بودم که یه روز خودم ببرمش مهد کودک، پس با عجله از سرکار اومدم خونه و بردمش مهد تحویلش دادم ... 

از همون توی خونه تاکید کرد که فقط میتونم تا در مهد بیام و نه داخل .. که وقتی رسیدیدم با این ترفند که میخوام مربی مهدتو ببینم باهاش رفتم داخل ... البته خودشم گفت پس بیا دوستامم ببین ...

وقتی رفت نشست پشت میز احساس کردم حسابی آقا شده ... ( ماشالا )

خیلی حس جالبی بود ... تی شرت و کیف به دست بودم ... اونم وسیله های گل پسر ... انشالا که یه روز توی جشن فارغ التحصیلی از دانشگاهت شرکت کنم ... 

* احادیث و آیاتی که آرش توی مهد یاد گرفته :

و بالوالدین احسانا . ... به پدر و مادر خود نیکی کنید ... )( آرش : نیکی یعنی پدر و مادر خودتون ببخشید... هههههههه

اللهم زقنا رزقا کریما حلالا طیبا و اسما و جعلنا من الشاکرین ... )( با لهجه کودکانه خوانده شود لطفاً

و سوره والعصر   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)