غلط بکنم
خاله مهندس میگه :
از دانشگاه برگشتم آرش دم در خونه بود و درحال چک و چونه زدن با مامانم که بره خونه دایی محسن...که کاربنایی داشت...به خاطر بیل و کلنگ!!!
مامانمم قبول نکرد...تا منو دید گفت اومدی ببریم پیش دایی ( دایی بزرگه)!!!
(تو دلم گفتم گلط بکنم(آرش غ و ق رو گ تلفظ میکنه))
مثلا قو قولی قوقو رو میگه...گوگولی گو گو
حرکت کرد خودش بره...
گفتم آرش!!!
نگاهمم نکرد گفت من چون بات مهربون نیستم دارم میرم پیش دایی
(اینم بهانه ای برای حرف گوش ندادن...)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی