ایلناز عسلیایلناز عسلی، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره
آرش کمانگیرآرش کمانگیر، تا این لحظه: 16 سال و 25 روز سن داره
یکتا گلییکتا گلی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره
ریحانه جانریحانه جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره
امیررضا جانامیررضا جان، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره
مهدیای نازممهدیای نازم، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

✿خاطرات نوه های مامان شهین در وب✿

غلتیدن

   تازه مادربزرگ گفت که مامانت بهش سفارش کرده اولین غلتیدنت به طور کامل رو ثبت کنم ... منم فوری بهش زنگ زدم و مامانت گفت :   یکتا عسلی ششم اسفند واسه اولین بار و به طور کامل واسه خودش غلتیده ...  ای شیطون بلای عمه ..جشم نخوری ایشالا و مبارک باش ...
9 اسفند 1391

تولد

اولین جشن تولدی که یکتا گلی شرکت کرد : 2 اسفند 91 تولد 24 سالگی زن عمو وحید که خونه ما برگزار شد ... انشالا همیشه جاهای خوب و خوش بری گلم ...
3 اسفند 1391

عکس

یکتا خانوم اولین عکسی که ازت جاپ شده امروز غروب بود ... همون عکست کنار وبت...  اونم توسط عمه بزرگه .. جاپ خونه المهدی ...  که عمه خانوم خیلی تاکید کرد تو وبلاگ ثبت کنم ... ( خیلی خواهش کرد + تهدید )   ** دیشب دیر وقت بود بابات بهم اس داد بعد از مقدمه جینی و مطمئن شدن از بیدار بودن مامانم .. گفت : بهش بگو بیاد خونمون یکتا حالش بده ... منم خونه رو گذاشتم رو سرم که ای داد ... ای بیداد  وقتی دیدیمت خداروشکر روبراه شده بودی قند عسل ....    ** نمیدونی جقد دوست داشتنت خوبه ...  ...
17 بهمن 1391

11 / 11 / 1391

یکتای عزیزم امروز در تاریخ 11 / 11 / 1391 در ساعت 1 بعد از ظهر  به خونه خودش قدم گذاشت ... و امشب اولین شبی هست که توی تخت خودش میخوابه ..ا و بازم اولین شبی هست که بابا محسن به همراه مامانی تا خود صبح در  کنارش حضور داره ... و دربست در اختیار دختر خوشگلشه ...  انشالا که همیشه همیشه خوش و خرم کنار هم باشید ...  دیروز هم که 10 روزه خانوم طلا بود ... انشالا 10 سالگیت گلکم  * جقد قشنگه که همه ی زندگی یکتا جوووووون با یک شروع میشه .. دخترمون نامبر وان تشریف داره * به مناسبت ورود پرنسس خانوم به خونه رفتیم خونشون ... از دقیقه ای که رفتیم تا اومدیم  دستش تو دهنش بود که بود ...  ...
11 بهمن 1391

واکسن + وب سایت

در روز هشتم تولدت 8 / 11 /91  اولین واکس رو زدی ...  انشالا که هیجوقت نیاز نباشه که گرفتار دکتر وبیمارستان بشی گل عمه      آدرس وب سایت یکتا گلی که بابا محسن براش ساخته و خودش مدیریت شو به عهده داره ... خوشحال میشم به اونجا هم سر بزنید http://www.yekta2013.ir/ * من که امروز رفتم بازدید کردم  10 /11 /91 ...
9 بهمن 1391

بند ناف - شناسنامه

دیشب بابا محسن اومده بود خونمون گفت که یکتا گلی بند نافش امروز تو حمام افتاد ( 7/ 11/ 91)  * خدارو شکر از دست بند ناف راحت شدی ... * میگن 10 روز اول باید تعداد روزای عمر نی نی رو به سال شمرد ... یعنی الان باید بگم 8 سالته ... نه 8 روز  * شناسنامه ی قند عسل هم دیروز صادر شده بود ... مبارکت باشه انشالا * دو شب پیش بابات زنگ زد و مادربزرگ صدای گریه اتو شنید .دوباره که زنگ زد هنوز داشتی گریه میکردی و علت گریه هم دل درد بود ... نتیجه این شد که مادربزرگ طاقت نیاورد و با من اومدیم خونه مادربزرگت و دیدیمت ... ( اینم از مغز بادوم که شما باشی گلم) ...
8 بهمن 1391

خاله خانوم قبلی + عمه خانوم فعلی وارد میشود

سلام به همگی امیدوارم حالتون خوب خوب باشه ... خدارو صد هزار مرتبه شکر که ما خوبیم ...  خبر جدید این که یکتا جون یکشنبه یک بهمن به دنیا اومد و همه ما رو خوشحال کرد . .. ایلناز و آرش که عاشقش شدن ... و همش میخوان برن دیدنش ...  از حس عمه شدنم خواهشا کسی نپرسه !!! نمیشه توصیفش کنم ... ولی وقتی ایلی و آرش به دنیا اومدن و از سر از پا نمیشناختم و  خاله شدم همه میگفتن هنوز عمه نشدی بدونی جه حسی داره .. الان به حرفشون رسیدم ...  انشالا که خدانگهدار همه ی این فرشته های زمینی باشه  * آدرس وب یکتای عمه                            http://yek...
5 بهمن 1391

4 مین روز تولد یکتا

سلام عزیزم امروز با مادر بزرگ و مامان مادربزرگ و ایلناز اومدیم دیدنت ... خواب بودی مثه فرشته ها ... دستتو گرفتم توی دستم و بوسیدم .. انگشتای کشیده ای داری .. این روزا خونه مادر بزرگت هستی .. ماشالا روز به روز خوشگلتر میشی ... دیروز حمامت داده بودن ..برات بابابزرگت اذانم گفته بود و الان رسما یه بجه مسلمونی ...     * وزن موقع تولدت : 3 کیلو و 50 گرم ......... قد :52 سانت   * امروزم تست غربالگری رو انجام دادی ... * وقتی که به دنیا اومدی من و بابایی و مادر بزرگ و اون یکی مادربزرگت پشت در اتاق عمل بودیم ..عمو وحید و زن عمو و عمه سارا و دایی اسماعیل هم بودن ولی تا ساعت 8 منتظر بودن که دیدن دکتر بیهوشی نیومده و ...
4 بهمن 1391