جشن تولد هفت سالگی آرشی با تم مک کوئین
تولد 7 سالگی آرش عزیزم
آرش عزیزم هر روز برایت رویایی باشد در دست نه دوردست عشقی باشد در دل نه در سر و دلیلی باشد برای زندگی نه روز مره گی عزیز خاله ای، گل پسر تولدت مبارک پ.ن: فعلا فتوشاپ حذف شده و منم با برنامه دیگه ای بلد نیستم عکس بزارم ...
جشن تولد هفت سالگی ایلی عسلی با تم دختر بالرین
آجی گل تولدت مبارک
آجی جون تولدت مبارک از طرف داداش وداداشش ...
تولد گل دختر
ایلی عسلی .گل دختر خوشگل وبلا خاله جان هفتمین بهار زندگیت مبارک انگار همین دیروز بود که به دنیا اومدی .اون موقع داداش هنوز تو شکم من بودوهی ازم می پرسید اجی چه شکلیه منم چند بار نگاه کردم این ورتو اون ورتو ..دیدم همش دماغه خلاصه به داداش گفتم که مامان همش دماغه داداش ناراحت شد ویه لگد محکم زد تو شکمم وگفت حق نداری به اجی گل حرف بد بزنی .. خودم زود میام تا ببینمش . خلاصه اونم زود اومد و دید که چه اجی خوشگلی داره دوستت دارم خاله ای ..الهی هزار ساله بشی وسال دیگه این موقع نی نی کوچولوتونم بغلت باشه ...
به بهانه تولد ایلناز عسلی
تولد ایلناز عزیزم فرداست ولی جشن تولدش شنبه برگزار میشه ایلناز جان پرنسس جشن بهاری نگاهت را قاب می گیرم. در پس آن لبخند. که شور و نشاط زندگی می بخشد. ایلناز جان، عزیز خاله ای هر روز برایت رویایی باشد در دست نه دوردست عشقی باشد در دل نه در سر و دلیلی باشد برای زندگی نه روز مره گی هفتمین بهار زندگیت مبارک ...
بای بای 1393
سال 1393 با همه خوبی ها و بدی هاش داره تموم میشه .. و در آخر سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر میشود....... کاش ارمغان روزهایی که گذشت آرامشی باشد از جنس خدا...... آرامشی که هیچگاه تمام نشود.... دعای پایانی سال : خدایا قسم به تمام شکوفه های این بهار آرزو می کنم خنده های امسال از ته دل ,گریه هایی از سر شوق, آرامشی به قشنگی رنگین کمان دانایی ، بینایی و مَنِشی به وُسعت هر دو جهان و خلوت هایی که با قشنگترینها پر بشه .. ...
نویسنده :
خاله رویا/ عمه رویا
15:18
این روزها :)
سلاااااااااااااام طبق معمول تنبلی کردم و آپ نداشتم و تصاویر هم پراکنده اس و موجود نیست ولی مختصر نوشت بهتر از ننوشتن است ایلی عسلی توی مسابقات علمی منطقه ای نفر دوم شد .. ^عاشق پیامایی ام که توی واتس مینویسی و برام میفرستی .. ^ خاله ای هر روز به من میگی غُرغُرو یه روز از خجالتت در میام ها آرش خان یه روز کتاباشو جا گذاشته بود و من براش بردم مدرسه ولی وقتی رفتم سرکلاس بود عزیزخاله ^ اونم برای شرکت تو مسابقات علمی منتخب بود ولی روز امتحان بازیگوشی کرده بود توی پاسخ دادن سوالات با اینکه امتیاز خوبی هم داشت ولی بخاطر رقابتی که بین بچه ها بود نتیجه مطلوب رو نگرفت ولی امتیازش خوب بود و ا...
ریحانه و بیمارستان
ریحان گلی عمه مدتی بود که مریض شده بود و تب شدید داشت و دیروز که دوباره بردنش دکتر برای معاینه مجدد .. بستریش کردن ... و باید سر ساعت آنتی بیوتیک دریافت کنه ... امیدوارم این اولین تجربه و آخرین تجربه بستری شدن گل خانوم باشه ریحانه جان تا امروز 8 ماه و 17 روز سن داره پ.ن: 1393/12/03 ریحانه جون از بیمارستان مرخص شد ...